جدول جو
جدول جو

معنی عمار ظفری - جستجوی لغت در جدول جو

عمار ظفری
(عَمْ ما رِ ظَفَ)
ابن معاذ بن زراره بن عمرو بن غنم بن عدی بن حارث بن مره بن ظفر انصاری ظفری، مکنی به ابونمله. صحابی بود. رجوع به عمار انصاری (ابن معاذبن...) شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ رَ یِ ظَ فَ)
ابن معاذ بن زراره بن عمرو بن غنم بن عدی بن حارث بن مره بن ظفر انصاری ظفری، مکنی به ابونمله. صحابی بود. نام او را ’عمار’ دانسته اند. رجوع به عمار انصاری (ابن معاذبن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَمْ ما رِ بَ)
نسطوری. از فضلای نصرانیان عراق در قرن پنجم هجری. او راست: 1- البرهان فی الدین علی سیاق التدبیر الالهی. 2- المسائل و الاجوبه. (از معجم المؤلفین از المخطوطات العربیۀ شیخو ص 149)
ابن عمارۀ زعفرانی بصری، مکنی به ابوهاشم و مشهور به صاحب الزعفرانی. محدث بود. رجوع به ابوهاشم (عماربن...) شود
ابن زربی بصری، مکنی به ابومعتمر. محدث بود و از معتمربن سلیمان روایت میکرد. رجوع به ابومعتمر (عماربن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَمْ ما رِ فِ تا)
وی از حکام مراکشی ’تمبکتو’ از شهرهای سودان است. و از سال 1006 تا 1007 ه. ق. حکومت کرد. (از معجم الانساب زامباور ص 132)
لغت نامه دهخدا